وایانی گفت: تعریف خانواده طراز در کنار اصلاح سیاست گذاریها یکی از راهکارهای اساسی برای رهایی زنان از بحرانهای فعلی است. گروه فرهنگی آناج: زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابهی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. "رهبر انقلاب ۱۳۹۱/۱۲/۱۶" اعظم وایانی کارشناس ارشد مطالعات زنان و خانواده در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی آناج به تبیین چالشهای پیش روی زن ایرانی و راهکارهای رهایی از این چالشها میپردازد؛ آناج: به نظر شما نقطه آسیبهای اصلی در حوزه زنان جامعه امروز ایران کدام ها هستند و بانوان ایرانی بیشتر از کدام نقطه در معرض تهدید و خطر قرار دارند؟ بر اساس مباحث جامعه شناختی، جامعهای همانند ایران را جامعه در حال گذر از سنت به سمت مدرنیته تعریف میکنند که در این گذر بسیاری از پدیدهها ظهور میکنند، برخی تبدیل به آسیب میشوند و برخی تبدیل به هنجار. اما من معتقدم جامعهی ما قالبی متفاوت از چنین تعریفهایی دارد، زیرا ما نسبت به سنت هایمان نگاه ارزشی داریم و اکثر آنها سرمنشا دینی دارند؛ برای مثال ما که در سنتهای دینی خود نماز خواندن را به عنوان یک فریضه داریم، نمیتوانیم در مدرنیته ساختار اقامه نماز را تغییر دهیم. بنابراین اگر نگاه آسیب شناسی در حوزه زنان جامعه خودمان داشته باشیم، زن مسلمان ایرانی از جنبههای متعددی مورد هجمه قرار گرفته است و در همین دوره گذر، در رابطه با زنان به شدت دچار آسیب شده است. هجمه به نقشهای ارزشی آنان مثل مادری، همسری، مدیریت خانه و امثال آن بسیار زیاد بوده و مکتب اومانیستی در این زمینه به جد فعال است؛ لذا شبهات بسیاری همچون منافات بین حجاب و عفاف با آزادی زن یا چرایی مسئول بودن او در مدیریت خانه، یا شعارهای بسیاری در مورد حضور سیاسی خانمها، از جانب بانوان مطرح میشود. متاسفانه شاهد هستیم که گروههایی سعی دارن بدون زمینه سازی و بدون ایجاد آمادگیهای لازم بانوان را وارد عرصه سیاست کنند و گاها نتیجه آن میشود ورود زنانی به مجلس شورای اسلامی، که به جای پرداختن به مشکلات زنانی، درگیر بازیهای سیاسی میشوند. در بخش اجتماعی و اقتصادی مساله اشتغال، در حوزههای فرهنگی مثل سینما و هنر... در خیلی زمینههای دیگر خانمهای ما دچار آسیب هستند و تمام اینها به صورت حلقه وار به هم وصل شدهاند. از طرف دیگر ما پایمان لنگ است و نمیتوانیم اقدام مستمر و مداومی را پیگیری و در نقطهای واحد متمرکز شویم و شاید در تشخیص اولویت هایمان دچار فهم ناقص شدهایم. برای ورود به حل مسائل و مشکلات حوزه زنان باید تمام نهادهای متولی هم سو و هم جهت حرکت کنند وگرنه ناکارآمدی یکی از این نهادها بر سایرین نیز تاثیر سوء خواهد گذاشت چنانچه تا بحال نیز این طور بوده است. آناج: با توجه به نقش های متعددی که یک زن در خانواده و جامعه برعهده دارد، در جاهایی با تناقضاتی روبرو می شود؛ برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟ اگر دیدگاه ما نسبت به زن دیدگاه دینی و انقلابی باشد، نقشهای متعددی که برای زنان تعریف شدهاند هیچ یک در اصل متناقض با یکدیگر نیستند و من معتقدم اگر تناقضی هم وجود داشته باشد، ما خود آن را به وجود آوردهایم، مسئولان و متولیان امور تناقضات را به وجود آوردهاند. الگوهای اسلامی تناقض ندارند، سیاست گذاریهای غلط تناقض ایجاد میکنند برای مثال در خصوص حضور زن در اجتماع باید بگوییم هم نظرات امام خمینی(ره) و هم نظرات رهبر انقلاب این موضوع را تایید میکند و منافاتی هم با رویکرد اسلامی ندارند اما هنگام عملیاتی کردن این مطلوب، زن را وارد اجتماع کردیم در حالیکه تکلیفش را درحل مشکل طبیعی و سادهای چون مرخصی زایمان مشخص نکردهایم. در این حالت است که بین نقش مادری و نقش کارمندی زن تناقض به وجود خواهد آمد. در حالی که اگر زیرساختها و چهارچوبهای متناسب و معقولی تعریف شود، در اصل هیچ تناقضی بین این دو وجود نخواهد داشت. شأن زن مسلمان را باید در سوئد جستوجو کرد/ آرمانهای اسلامی که برای غیر مسلمانها دست یافتنی شده است خالی از لطف نیست که از خاطره سمیناری که در تهران برگزار شده بود، نقل کنم؛ آنجا نمایندههایی از کشورهای مختلف حضور داشتند که نظرات خود را در مورد موضوع بیان میکردند؛ اما صحبتهای نمایندهی سوئد مرا یاد حرف دانشمند مسلمان آقای اسدآبادی انداخت که میگفت اینجا اسلام دیدم، مسلمان ندیدم اما در اروپا اسلام ندیدیم ولی مسلمان زیاد دیدم! نماینده سوئد میگفت اشتغال زنان ما به صورت وقت آزاد است و آنان در آن ساعاتی از روز که برایشان مقدور است موظف هستند برای انجام وظیفه در محل کار حضور یابند. مثلا اگر قرار است زنی دو ساعت در روز فعالیت داشته باشد، برای او ساعت مشخص تعیین نمیکنند بلکه این را به اختیار خود زن میگذارند که متناسب با برنامههایش در ساعاتی از روز در محل کار خود حاضر شود. در این صورت یک زن برای رسیدگی به نقشهای گوناگون مادری، همسری، کارمندی و امثال آن مشکلی ندارد. جالب این است که در این کشور حقوق زنان نیز به صورت تمام وقت از طرف دولت پرداخت میشود. این برنامه دقیقا بر اساس همان آرمانهای دینی و اجتماعی ماست که برای غیرمسلمانان دست یافتنی شده است، آنگاه ما خود با دنیایی از بحران ها مواجه شدهایم. در خلاء چنین برنامهها و راهکارهایی، زنان ما گاه نسبت به فرزندان خود بدبین میشوند؛ زنی که به دلیل بچه دار شدن شغل خود را از دست میدهد نسبت به فرزندش نگاه خوشبینانهای نمیتواند داشته باشد درحالی که هیچ کس حق ندارد حس مادری یک زن را از او بگیرد؛ اما ساختارها و سیاستهای اجرایی نامناسب چنین بحرانهای روحی را به وجود میآورند. زنی که با آرامش وارد اجتماع شود، همان آرامش را به زندگی و خانواده خود نیز منتقل میکند اما وقتی با چنین بحرانهایی روبرو باشد دچار تنش شده و این تنشها را به محیط خانه منتقل میکند، به تدریج عواطف زنانگیش تحت شعاع قرار میگیرد، لطافت زنانهاش از بین میرود و نقش همسری و مادری اش در معرض آسیب قرار میگیرد. آناج: به نظر شما چه عاملی سبب میشود که نقشهای دیگر زنان تحت شعاع نقش شغلی آنان قرار میگیرد؟ البته این آسیب در جامعه ما اتفاق اقتاده است وگرنه فرهنگ و ارزشهای ما هرگز تایید کننده این نبود که یک زن پزشک بر یک زن خانه دار دیپلمه ارجحیت داشته باشد. در گذشته شرایط به گونهای بود که همه زنان معمولا در یک سطح قرار داشتند، آنها خانهدار بودند و تقریبا زندگی با مظاهر یکسانی داشتند اما اکنون زنها به اشتغال روی آوردهاند و چنین فرهنگ سازی شده است که زنان خانه دار امتیازی کمتر از زنان شاغل دارند و حتی فرزندانشان نیز به دیده حقارت به این مساله مینگرند که چرا مادران دیگر شاغلند و مادر من همیشه در خانه میماند. البته من مخالف حضور زنان در اجتماع نیستم و اگر چنین بیانی داشته باشم پیش از همه دامن خودم را که زنی شاغل و حاضر در اجتماع هستم، خواهد گرفت. بلکه منظورم این است که ما میتوانستیم در این بین تعادل ایجاد کنیم و ارزش خانه داری را حفظ کنیم. علاوه بر این زیاده خواهیها نیز بر این مسائل دامن میزند و خانمها برای تامین خواستههای روز افزون خود، اشتغال را بهترین راهکار مییابند در حالیکه در گذشته هرکس یک پشتی با یک فرش داشت و دیگر دغدغه خرید مبلها و دکوراسیون آنچنانی به ذهنش خطور نمیکرد که به خاطر تهیه آن دنبال شغل برود. اینجا همهی فکرها به سمت مادیات میرود و دیگر کسی به این فکر نیست که لطافت زنانه و احساسهای مادرانه زنان شاغل تحت تاثیرات سوء قرار میگیرد و رفته رفته شخصیتی زمخت پیدا میکنند که حتی حوصله بازی کردن با فرزندانشان را ندارند. هرچند اکنون فکرهای ما منحرف شده و تصور میکنیم زن شاغل از زن خانه دار بهتر است، اما واقعیت این است که ما به دنبال نیازهای اقتصادی به اشتغال روی آوردهایم و اجتماعی بودنمان بیشتر وجهه درآمدزایی به خود گرفته است در حالی که حضور اجتماعی ما نیز میبایست مانند حضور اجتماعی زنان درمثال سوئد میبود. بحران روانی عاطفی زنان ایران یک مساله جدی است باید وضعیت به گونهای ساماندهی میشد که حضور اجتماعی زنان با بحرانهای شغلی عجین نمیشد تا روحیات زنانهاش آسیب ببیند و در معرض تهدیدهای بسیاری چون معاشرت با مردان نامحرم قرار بگیرد که بسیار برای خانوادهها خطرناک است. ای کاش شغلهایی مناسب و مختص زنان تعریف میکردند؛ برای مثال غذای خانگی، اموربهداشتی و پزشکی زنان، خیاطها و خیلی دیگر از شغلهای این چنین را ویژهی بانوان تعریف میکردند تا حین فراهم کردن زمینههای اشتغال برای زنان، سالم سازی محیط نیز اتفاق میافتاد. آناج: زن مسلمان چه تعریف و چه ویژگیهایی دارد؟ به نظر من ما باید علاوه بر زن مسلمان ایرانی، زن طراز را برای جامعه خود تعریف کنیم همان طور که در آمریکا و کشورهای اروپایی این اتفاق افتاده است. البته شهید مطهری و شهید بهشتی به مباحثی حول خانواده و زن طراز ایرانی مسلمان در اوایل انقلاب پرداخته بودند که متاسفانه پس از شهادت ایشان این قضیه ابتر باقی مانده است. پیامبر(ص) بواسطه ام سلمه برای زنان جوان مسابقه دو برگزار میکرد زن طراز مسلمان بر اساس منابع دینی، برای ما تعریف شده است و این تعریف در روند دین و در دیدی همه جانبه از میان ایات، روایات، احادیث و سیرهی معصومین(ع) از زمان پیامبر(ص) تا امام یازدهم(ع) را شامل میشود و این طور نیست که ما زن مسلمان را بر اساس یک حدیث از پیامبر(ص) تعریف کنیم بلکه باید تمام احادیث، روایات و سیره از تمام معصومین(ع) را مد نظر قرار دهیم. آنگاه میتوانیم شاخصههای کامل زن طراز مسلمان را استخراج کنیم. برای مثال پیامبر(ص) اگر احادیث زیادی در خصوص حجاب و عفاف زن بیان کردهاند در کنار آن در سیرهی آن حضرت(ص) آمده است که ایشان ام سلمه را نماینده خود در میان بانوان قرار داده بودند و حتی در مکانی قرق شده به واسطه ام سلمه، برای زنان جوان مسابقه دو نیز ترتیب میدادند! به اصطلاح امروزی ورزش بانوان در سیره پیامبر(ص) مورد توجه است اما همهی این موضوعات در خط تعادل تاکید شدهاند. اما عمده نقص ما این است که تعادل را رعایت نمیکنیم و در حوزههای مختلف مربوط به زنان دچارافراط و تفریط میشویم. ما تا کنون نتوانستهایم حلاوت زن مسلمان را به خانمهای جامعه خود نشان دهیم ما تا کنون نتوانستهایم حلاوت زن مسلمان را به خانمهای جامعه خود نشان دهیم و مدام به شبهات دیه زنان و امثال آن پرداختهایم و در نتیجه آن چنین تصور شده است که اسلام برای زن جایگاه انسانی قائل نشده است در حالی که پیامبر(ص) در سرآغاز بعثت خود در اولین گام به زنان مقام و منزلت بخشید. تعریف زن طراز مسلمان ایرانی ضرورت جامعهی ماست وقتی صحبت از زن طراز مسلمان ایرانی میشود، یعنی علاوه بر ویژگی های دینی باید خصوصیات بومی نیز در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد. این موضوع بسیار مورد تاکید امام خمینی(ره) و علمایی چون شهید مطهری و شهید بهشتی بود اما جالب است که پس از شهادت ایشان هیچ کس این موضوع را پیگیری نکرد. البته این بدین معنی نیست که دیگر کاری از دستمان بر نمیآید بلکه بازهم میتوان با عملیاتی کردن این مبحث در برابر هجمهها ایستاد. وقتی زن 25 سالهای که یک کودک 5 ساله دارد نمیداند برای تربیت کودکش چه کارهایی باید انجام بدهد، ناشی از نبود تعریف زن طراز است. لذا امروز یکی از وظایف اصلی مسئولین، متولیان و رسانهها تعریف زن طراز مسلمان ایرانی است، زنی که طبق فرمایش رهبر انقلاب باید الگوی سوم برای زنان جهان باشد. آناج: از نظر شما زن طراز مسلمان ایرانی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ تعریفی که اسلام از زن بیان کرده است، تعریف زن طراز است که باید توسط حوزههای علمیه استخراج شوند. زن طراز، زنی است که مسلمان و مقید به ارزشهای دینی و اعتقادی باشد، پایبند به خانواده و همسرش باشد و همچنین دارای رویکرد و تفکر باشد و در امور مختلف فکرش را فعال نگه دارد؛ یعنی زن مسلمان باید الگوی فکری برای خود داشته باشد که بتواند بر اساس آن الگو در خصوص امور پیش آمده و موقعیتهای مربوطه تفکر کرده و به تشخیص برسد که اگر اینگونه باشد دیگر تهاجمات نرمی چون القائات ماهوارهای نمیتواند ذهن او را منحرف و به سمت و سویی ناشایست رهنمون شود. زنان ما باید فکر کردن را یاد بگیرند به نظر من مشکل اصلی ما راحت طلبی و فرار از فکر کردن است درحالی که زنان ما باید فکر کردن را یاد بگیرند و راهکارهای لازم را در مواجهه با موقعیت های مختلف به دست آورند. وقتی زن مسلمان ایرانی توانایی فکر کردن و الگوی فکری نداشته باشد، به محض شنیدن شبهات در مورد دیدگاه اسلام به زن و طرح اینکه اسلام به زنان ظلم کرده است، تسلیم می شوند و همه شنیدهها را بدون فکر می پذیرند و به تدریج تاثیر آن را در بطن خانواده و اجتماع مشاهده میکنند. معتقدم اگر سه حوزه فوق به صورت عملیاتی برای زنان جامعه ما تعریف و الگوسازی شوند، یک بانوی ایرانی میتواند در نقشهای متعددی که بر عهده میگیرد به طور موفقیت آمیز عمل کند. البته علاوه بر این شاخصهای زن طراز در بیانات رهبر انقلاب و سیاست های شانزده گانه ای که طرح کردهاند قابل درک است اما این مستلزم سیاستگذاری های شایسته و پیگیریهای جدی از سوی متولیان است. آناج: آیا قبول دارید که پرداختن صرف به زن طراز و غفلت از مردان، به رشد تک بعدی و در عین حال آسیب زا تبدیل خواهد شد؟ دقیقا همین طور است لذا برای پرداخت همه جانبه بهتر است موضوع زن طراز مسلمان ایرانی در ذیل خانواده طراز تعریف شود. یعنی ما باید به خانوادهی طراز نیز بپردازیم که در این صورت در ذیل خانواده طراز، مرد طراز مسلمان ایرانی نیز مطرح خواهد شد. تعریف زن طراز بدون تعریف مرد طراز، راه به جایی نمیبرد وگرنه ما وقتی زن را بر اساس طرازی پرورش می دهیم و او را از آسیبهای معاشرت سوء با نامحرمان آگاه میکنیم اما مرد خانواده به راحتی در محل کار خود با زنان نامحرم معاشرت میکند؛ این کارساز نیست. متاسفانه در جلسات متعددی که با عنوان مهارتهای زندگی یا مشاوره های پیش از ازدواج برگزار می کنند، اکثرا خانم ها را به مراسم ها دعوت میکنند و کمتر برنامهای را برای مردان و آگاهی بخشی به ایشان ترتیب میدهند. اینکه حسایت رکن زن در حفظ و نگهداری خانواده بسیار بالاست، قابل انکار نیست ولی رکن مرد نیز دارای اهمیت زیادی است که اگر مغفول واقع شود، به تهدید تبدیل میشود. این چه الگویی است که به زن بگوید با خوشرویی با مرد خانه روبرو شوید اما مرد با عصبانیت و خشونت همسرش را تحویل بگیرد؟! این روند درستی نیست. عفاف فقط برای زن نیست در حوزه عفاف نیز باید گفت، عفاف فقط برای زن نیست، مردها نیز باید عفیف باشند و متاسفانه رد غفلت از همین امر است که امروزه اغلب خیانت ها از طرف آقایان صورت میگیرد. بنابراین اگر خانواده طراز تعریف شود، علاوه بر زن طراز، مرد طراز نیز تعریف میشود. آناج: چه راهکارهایی را برای اصلاح جامعه ی زنان پیشنهاد میکنید؟ همان طور که پیشتر اشاره کردیم یکی از راهکار های اساسی اصلاح سیاست گذاریها در تمام سطوح است که این نیز مستلزم تغییر ساختارهای موجود است. باید بحرانها و مسائل شغلی و اقتصادی را از سر راه زنان جامعه برداریم راهکار دیگر اندیشیدن تمهیداتی است که بحرانها و مسائل شغلی و اقتصادی را از سر راه زنان جامعه بردارد و برای مثال آنان دیگر با مشغلههایی این چنین همراه نباشند که اگر فرزندی داشته باشم، قطعا شغلم را از دست خواهم داد. در این خصوص بهتر است برنامهای شبیه آنچه در در کشورهای دیگر و منطبق بر اصول دینی و انقلابی ما هستند پیاده میشود، برای زنان تعریف کنیم تا آنها با فراغ بال و آرامش خاطر بیشتری به اشتغال بپردازند و حضور در اجتماع برای آنان به قیمت وانهادن خانواده و مسئولیت خطیر تربیت نشود و همچنین عواطف زنانه شان را جریحه دار نکند. سالم سازی محیط یکی از راهکارهای اساسی برای اصلاح وضعیت موجود است راهکار دیگر سالم سازی محیط است؛ به گونهای که مجتمعهای ویژهی زنان به وجود بیاید، بانوان بدون حضور آقاین و در محیطی سالم و دور از دید نامحرم به فعالیت مشغول باشند. سالنهای ورزشی با فضای آزاد (نه سرپوشیده)، پارکهای بانوان و خیلی از محیط های دیگر را میتوان برای زنان سالم سازی کرد تا آنها بتوانند به دور از دغدغههای تعدی به حریم خود به فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، تفریحی و فرهنگی بپردازند اما متاسفانه در جامعه ما چنین فضایی وجود ندارد. راهکار موثر دیگر که از ابتدا مورد تاکید قرار گرفته است، آگاهی بخشی به زنان است که بتوانند شناخت کافی از موقعیتها کسب کرده و در مواجهه با شرایط متعدد اوضاع را مدیریت کنند. گفتوگو از: نیر حیدری

نظرات